اولین سوختگی ادرار
تقریبا یک ماهت بود که دختر خاله ام اومد خونمون برای دیدن من و شما گفت دلدرد و بادگلونزدن شبانه ات مال اینه که من بهت نبات داغ نمی دم و برام چهارزیره آسیاب کرد و گفت بخورم. توی شیشه ات آبجوش نبات درست کرد وداد خوردی یادمه شب خوب خوابیدی ولی پات سوخت چه سوختنی تا یک ماه مردم وزنده شدم تا خوب شدی این اولین غصه بود که برات خوردم دختر خاله ام می خواست کمک کنه
نویسنده :
مامانی
16:44